امسال براي اولين بار داوطلبان ادامه تحصيل در مقطع کارشناسي ارشد روزهاي پنج شنبه و جمعه در کنکوري ادغام شده براي قبولي در دانشگاه آزاد اسلامي و دانشگاه سراسري با هم به رقابت! خواهند پرداخت. بنابر گفته مشاور عالي سازمان سنجش کشور امسال 754هزار نفر در اين آزمون ثبتنام کردهاند که نسبت به سال گذشته نزديک به ده هزار نفر کاهش داشته است!
آمار رو به رشد داوطلبان دکتري فرصتي براي توليد علم يا تهديد!
آمارها نشان دهنده اين موضوع اند که روند کاهش متقاضيان کنکور ارشد، نقطه مقابل روند رو به رشد تعداد متقاضيان دکتري است! به طوري که بنابر آمار مشاور عالي سازمان سنجش « آمار ثبت نام داوطلبان در آزمون هاي دکتري نشان مي دهد که با توجه به اينکه آزمون دکتري در سال 95 ادغام شده بود تعداد داوطلبان نسبت به سال 94 افزايش يافته است؛ در سال 94 که آزمون دکتري براي پذيرش در دانشگاه هاي دولتي بود تعداد 201 هزار و 660 داوطلب ثبت نام کرده بودند اين در حالي است که در کنکور دکتري 95 تعداد 158 هزار و 253 نفر شرکت کرده اند و دکتري سال 96 با تعداد 260 هزار و 170 نفر به ثبت رسيده است. »
برآيند اين اتفاق در هم فشرده شدن صندلي کلاس هاي دکترا و بالابردن سهميه پذيرش دانشجو در مقطع دکتري و خالي ماندن صندلي هاي دانشگاهي در مقاطع کارشناسي ارشد در برخي از دانشگاه ها است! و تنها راه چاره براي رفع خسارت مادي اين دانشگاه ها ورود راحت تر دانشجويان به کلاس هاي درس در مقاطع تکميلي است و از آن طرف از دانشجويي که با بار علمي کم وارد دانشگاه شده است نبايد توقع توليد علم داشت!
اين موضوعي نيست که بتوان آن را از يک بُعد مورد توجه قرار داد! جريان حاکم بر مسئله تحصيلات دانشگاهي کشور ما سريالي است که در چند دهه اتفاق افتاده است! و به نظر مي رسد دست اندرکاران وزارت علوم و سازمان هاي ذي ربط بايد بعد از مقطع دکتري به دنبال خلق مقطعي دانشگاهي با مدرکي مجزي براي بخش عظيمي از افرادي تحصيل کرده باشند که خواهان داشتن مدرکي راحت الوصول و بالاتر از دکترا هستند!
اما داستان مدرک گرايي از کجا آغاز شد:
بعد از انقلاب اسلامي ايران، با توجه به نياز جامعه به جوانان تحصيلکرده و متخصصان متعهد، نوعي انقلاب تحصيلي در مقاطع دانشگاهي براي کسب مدرک و اخذ جايگاه علمي و اجتماعي پديد آمد.
کمبود کرسيهاي دانشگاهي و کثرت متقاضيان براي ورود به دانشگاه رقابت علمي را با گذشت زمان به مبارزه علمي ميان جوانان تبديل کرد در اين روند رو به رشد چند سالي آقايان بيشترين درصد ورود به دانشگاهها را از آن خود کردند؛ اما بعد از گذشت چند سال با توجه به اينکه انقلاب اسلامي، جايگاه بانوان را در تمام عرصهها تعالي بخشيده، دختران گوي رقابت را از پسران ربودند و هنوز هم چنين است.
البته در توجيه اين مسئله مي توان گفت: وضعيت اقتصادي و به طبع آن اشتغال، تمايل و علاقه پسران مخصوصا آن دسته از مرداني که سرپرستي خانواده را برعهده داشته يا در خانواده اي زندگي مي کردند که بايد کمک خرج خانواده باشند را به ادامه تحصيل در مقاطع تکميلي کم و کمتر کرد.
اينکه هنوز پسران تمايل خود را براي داشتن يک مدرک دانشگاهي از دست نداده اند و به گذراندن چند واحد دانشگاهي و اخذ حداقل مدارک آن اهميت مي دهند به کلاس کاري و همچنين باز کردن راه ازدواج شان با دختران تحصيل کرده و عمدتا با مدارک تکميلي و شايد احياناً استخدام در يک مرکز دولتي فکر مي کنند!.
مدارکي که بايد روي کوزه گذاشت!
در حاليکه ساعتها، روزها و ماهها درس خواندن به اميد قبولي در آزمون کارشناسي ارشد دست آخر نتيجهاي نخواهد داشت جز گذاشتن مدرک روي مدرک؛ چرا که در نظام آموزشي فعلي دانشجو صرفاً ميآموزد تا حفظ کند و امتحان دهد به گونهاي که پس از اتمام تحصيلات در بسياري موارد تخصصي ندارد تا در برابر کارفرما قد علم کرده و تسلطش به کار را براي او به نمايش بگذارد.
اما در مقطع دکتري، معمولا کساني که عزم خود را جزم کرده اند تا هر طور شده کارمند دولت شده يا رده کارمندي خود را بالاتر ببرند، جوش و خروش بيشتري براي تحصيل دارند! اين درحالي است که وعده استخدام در مراکز دولتي براي جوان جوياي کار يک سراب و براي کسي که به دنبال ارتقاء کاري است برشي کمتر از " پارتي" دارد!
به هر حال ... هر چه از تاريخ پيروزي انقلاب جلوتر ميرويم انگيزه جوانان براي ساخت کشور و جبران عقب ماندگيهاي علمي بيشتر مي شود. تا جايي که مسئولان براي خدمت رساني به متقاضيان ورود به دانشگاه، انواع مختلف دانشگاههاي دولتي،پيام نور، آزاد، علمي - کاربردي،دانشکدههاي فني و حرفهاي، دانشگاههاي مجازي و فراگير پيام نور را که هر کدام با توجه به شاخصهها و کاربردهاي خود دانشجو ميگرفتند، تأسيس کردند تا هر قشري بنابر موقعيت زماني و مکاني خود بتواند وارد دانشگاه شده و بر ميزان علم و توانمندي خود بيفزايد.
گذران سال هاي بيکاري، پشت صندلي هاي دانشگاهي
هماکنون جمع کثيري از ميان بانوان که تربيتکنندگان نسلهاي آينده و مديران خانواده هستند داراي تحصيلات عاليه هستند به طوري که اينک با گذشت زمان شاهد عدم حضور کافي و شايسته زنان و دختران در مناسبات فرهنگي و خانوادگي هستيم مشکلي که کم کم به چالشي مهم تبديل ميشود و اين زنگ خطري براي ماست.
در اين مسير، جوانان هم بدون اينکه بدانند غير مستقيم به اصطلاح بازاري "کالاي بيشتر از تقاضاي بازار شدهاند" کارشناسان و کارشناسان ارشدي که براي فعاليت آنها در پشت ميزهاي اداري متناسب با جايگاهشان، عرصهاي وجود ندارد.
در مدت زماني کوتاه، انگيزه ترقي علمي در راه پيشرفت کشور به نوعي امتياز اجتماعي و انساني تبديل شد، زماني که مدرک تحصيلات تکميلي براي ورود به کتابخانهها، داشتن رتبه کارمندي و اداري، اخذ اينترنت پر سرعت و حتي انتخاب همسر به امتيازي قابل توجه تبديل شد در اينجا بود که دانشگاه و مراحل تحصيلات تکميلي ديگر محلي براي يادگيري و مرحلهاي براي افزايش دانستهها نبود بلکه کارخانهاي شد که مدرک توليد ميکرد و بدون کارشناسي، کارشناسها و کارشناسان ارشد علوم مختلف را وارد بازار کار و اجتماع ميکرد.
ورود به دانشگاه براي برخي از دختران راه فرار يا شايد قتلگاهي براي ذبح کردن اوقات سخت بيکاري شده است؛ به طوري که اگر از جواني پرسيده شود چرا در آزمونهاي دانشگاهي شرکت ميکند يا اينکه اخذ مدرک تحصيلي بالاتر به چه کارش مي آيد؟ ميگويد "از بيکاري که بهتر است"، "دوستان شرکت کردند گفتم من هم بي نصيب نمانم" يعني انگيزه شرکت در آزمون تحصيلات تکميلي، پرکردن اوقات فراغت است.
متأسفانه گاهي اوقات برخي جوانان ورود به دانشگاه را ورود به مکاني جهت ديده شدن و انتخاب شدن براي تشکيل زندگي ميدانند از طرف ديگر مردان جامعه که هر کدام براي تشکيل زندگي و گذران آن نياز به شغل و تأمين نيازهاي اوليه زندگي دارند بعد از گذران هر مرحله علمي وقتي با بيکاري روبهرو ميشوند، مدرک تحصيلي بالاتر را نوعي کسب امتياز براي پيدا کردن شغل مناسب در اين بازار کساد ميبينند و در تلاش براي رسيدن به اين مهم در کنکورها و آزمونهاي ورودي مقاطع تکميلي با انگيزه شغليابي شرکت ميکنند.
جاي تأسف و درنگ دارد که چرا بايد در جامعه ما شرکت در آزمونهاي مقاطع تحصيلات تکميلي ديگر براي شکوفايي علمي نباشد بلکه به موضوعي براي گذران وقت و اميدي براي يافتن شغل تبديل شده است.
در نگاهي ديگر ميتوان ديد در اين درياي طوفاني و گل آلود گروهي در کسوت آموزشگاهها و مدرسان کنکور به سود جويي و خالي کردن جيب متقاضيان اخذ کرسيهاي دانشگاهي مشغول هستند، افزود: بعد از کنکور عکس نفرات برتر دانشگاه را ميتوان در تبليغات تمام مؤسسات آموزشي مشاهده کرد.
قبولي در مقطع تکميلي در هر رشته اي که شد!
ديگر از داوطلب دانشگاهي در هر مقطعي نبايد پرسيد که خواهان قبول شدن در کدام رشته است بلکه بايد گفت"سعي کن قبول شوي هر چه باشد خوش است"، در واقع نگاه علمي به دانشگاه در سطح جامعه سست شده و نگاه ويتريني به آن بيداد ميکند نگاهي که ديگر امتيازي براي جامعه محسوب نميشود چرا که با اين روند، جمع کثيري از کارشناسان و کارشناسان ارشد و دکتر در رشتههاي مختلف طوري فارغ التحصيل ميشوند که فقط سواد خواندن مباحث خود را دارند و نميتوانند آن را به درستي به کار ببرند.
پرورش نيروي تحصيلکرده يکي از راههاي خودکفايي علمي، پيشرفت صنعتي و فرهنگي است اما بايد توجه داشت بيتوجهي به چگونگي و چرايي، کيفيت و کميت پرورش افراد تحصيلکرده خود ميتواند معضلي بزرگتر از نداشتن اين قشر را پديد آورد.
بزرگراه فارغ التحصيلان دانشگاهي ديگر جاي تردد نيست و ترافيک حضور تحصيلکردگان بيکار يا به کار گرفته شده در مکانهايي غير از تخصص خود سختيهاي ديگري را براي جامعه به وجود ميآورد، گفت: چرا که پاسخ دادن به اين قشر و فراهم کردن شرايط بهرهوري از توانمندي آنها و کسب رضايت اين جوانان سخت است.
بايد به مردان و زنان تحصيلکرده در مقاطع کارشناسي الفباي کار را آموخت تا بتوانند از علمي که به صورت تئوري آموخته اند، عملي استفاده کنند نه اينکه مدرک بر روي مدرک بگذارند و چه خوب ميشود اگر طوري برنامه ريزي کرد که دانشآموزان بعد از گرفتن ديپلم و آموزش عمومي دروس با ميزان آگاهي وارد جامعه شوند و تحصيلات دانشگاهي و تکميلي آنها را متخصص ميکرد تا شايد انگيزههاي علم آموزي تغيير مييافت.
انتهاي پيام/ ت
«ازدواج کودک» برگي ديگر ا...
ما را در سایت «ازدواج کودک» برگي ديگر ا دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 7qalamdoona بازدید : 180 تاريخ : جمعه 8 ارديبهشت 1396 ساعت: 4:31