زماني که بايد به شک خود اعتنا نکنيم

ساخت وبلاگ
وسوسه هاي شيطاني 1)

وسواس راهي براي عادت دادن نفس به وجود شيطان/زماني که بايد به شک خود اعتنا نکنيم


روزي حضرت علي عليه السلام، حسن بصري را در کنار جوي آبي ديد که براي نماز وضو مي گيرد و چون وسواس داشت آب بسياري بر اعضا وضو مي ريخت.


علي عليه السلام فرمود: اي لفتي وضويت را آن طوري که خدا واجب کرده و پيامبرش مستحب قرار داده، انجام بده و از ريختن آب زياد اجتناب کن.


حسن بصري گفت: خوني که اميرالمؤمنين از مسلمانان در ميدان هاي جنگ و صحنه هاي کارزار ريخته ار اين بيشتر است.


علي عليه السلام فرمود: آيا اين عمل تو را غمگين و افسرده کرده؟ گفت: بلي.


فرمود: خداوند حزن و اندوهت را هميشگي کند.


ايوب سجستاني گويد: پس از اين جريان، حسن بصري را هميشه دلتنگ و اندوهناک مي ديدم گويا که از دفن نزديکان خود برگشته است، سبب آن را از او پرسيدم و گفتم: چرا اين چنين افسرده و غمين هستي؟ گفت: نفرين مرد صالح و نيکوکاري درباره من مستجاب شده.


لفتي در زبان نبطي شيطان را مي گويند، مادر حسن بصري او را با اين اسم ناميده بود، وليکن در دوران کودکي آن را ترک و با اين نام صدايش نمي کرد، از اين رو هيچ کس او را به اين نام نمي شناخت تا آنکه علي عليه السلام او را با اين نام خواند.




وسواس و دودلي يک نوع بيماري روحي و رواني است که شيطان مطرود به وسيله توليد وسوسه و پندارهاي بد در يک موضوع به خصوص و يا در موضوعات گوناگون در دل انسان به وجود مي آورد و ذهنش را مشوش مي سازد و او را در عبادت و در اوامر مذهبي به ويژه در طهارت و نجاست و پاکي و ناپاکي دچار شک و شبهه مي نمايند.


از اين رو مثلا لباس نجسي را پنجاه بار مي شويد ولي خيال مي کند، پاک نشده يا کلمه اي از نماز را پنجاه بار تکرار مي کند اما گمان مي برد مطابق تجويد نبوده و يا بارها در آب غوطه مي خورد وليکن فکر مي کند که از تماس لازم به جاي نيامده هميشه در کارهايش شک و ترديد مي کند و سرگردان مي ماند و هرگز يقين نمي کند.


اين بيماري نخست از ناحيه وضو پيدا مي شود، اگر انسان فهميد که اين ترديد و شک و شبهه ها به وسيله اغوا کردن شيطان و نفس است که به صورت پند و اندرز و انجام دادن کار خير به او القا کرده و در دلش مي افکند به فکر علاج و چاره جويي مي افتد و طبق دستورات رهبران اسلامي که پزشکان روح و روانند رفتار نموده و وسواس و سرگرداني را از خويش برطرف مي سازد و خود را از بدبختي هر دو جهان نجات مي دهد وگرنه شيطان وسوسه انگيز به عنوان ارشاد و هدايت او را به افکار و انديشه هاي بد و فاسد تحريک و بر انجام کارهاي ناپسند وادار مي سازد.


اعاظم و بزرگان شيعه اماميه در کتاب هيا فقه پس از اتفاق بر خوب نبودن وسواس در آيين مقدس اسلام ( زيرا موجب اختلال نظام و باعث هرج و مرج وسلب تلف کردن اوقات گران بها مي شود، چنان که آشکارا مي بينيم) بحث کرده اند که :


آيا اجراي عملي و انجام کاري بر طبق وسوسه شرعا حرام است يا نه؟ عمده اي فتوا به حرمت و جمعي فتوا به جواز آن داده اند وليکن هر دو گروه اتفاق دارند که اگر وسواس باعث نقصان نماز يا تأخير آن از وقت خودش باشد يا موجب از بين بردن واجب ديگري گردد يا سبب اختلال نظام يا عامل هلاکت و بدبختي و امثال و نظاير اينها از کارهاي نامشروع شود، حرام است.


اگر وسوسه و دودلي صاحبش را به انجام همه اين امور حرام و نامشروع وادار نسازد بدون ترديد او را به بعضي از اين ها وادار خواهد ساخت، يکي از وسواس ها مي گفت:


يک ساعت پيش از صبح کنار رود بزرگي براي غسل کردن آمد و پس از غروب از غسل فارغ شد!


همچنين از يک وسواس عامي نقل شده که او ريش خود را مي تراشيد تا آنکه آب به پوست صورتش برسد، زيرا معتقد بود که ريش اگر چه خفيف و سبک هم باشد، مانع از رسيدن آب به بشره مي شود.


از همه عجيب تر آنکه از يک وسواس ديگري نقل شده که در پشت بام دست خود ر ا پاک مي کرد و آب آن به زمين خانه مي ريخت با اين حال يقين کرد قطره اي از آن آب که از دستش به زمين ريخت از زمين جست و به گردنش پاشيد!


بسيار روشن است که اين گونه افکار نادرست و پندارهاي بد را شيطان در دل انسان مي افکند و به وسيله القاي اين نوع وسوسه و دغدغه ها مي خواهد او را در هر دو جهان بيچاره و بدبخت سازد، از اين رو رهبران ديني ما کسي را که به تحريکات شيطاني اعتنا مي کند و ترتيب اثر مي دهد، عاقل و خردمند نمي دانند.


بنابر اين پيشوايان ديني ما به پيروانشان دستور داده اند که اگر در وضو يا در نماز و غيره گرفتار وسواس و دودلي شدند و پيوسته در صحت و بطلان آنها دچار شک و شبهه گشتند به ترديد و شک خود اعتنايي نکنند و بگويند که اعمالشان را صحيح و درست انجام داده اند، زيرا در اين صورت شيطان از آنان دست مي کشد چون دماغش به خاک ماليده مي شود.


زراره و ابوبصير هر دو مي گويند: به امام عليه السلام عرض کرديم، مردي بسيار در نمازش شک مي کند به حدي که نمي داند چند رکعت خوانده و چند رکعت از آن باقي مانده است، فرمود: دوباره نمازش را بخواند، گفتيم: شک و ترديد بسيار بر او رخ مي دهد هر وقت نمازش را اعاده مي کند باز دودل است و شک و ترديد دارد، فرمود: نمازش را تمام کند و به شک خود توجهي ننمايد. سپس افزود: شيطان را با شکستن نماز و باطل کردن آن به نفس خود عادت ندهيد تا او را به طمع اندازيد، زيرا شيطان بدجنس و بدانديش است و به آنچه عادت داده شده، خو مي گيرد.


بر هر يکي از شما لازم است تمازش را با حال شک و ترديد ادامه دهد و نمازش را زياد نشکند و به هم نزند، چون اگر نمازگزار چند بار اين چنين رفتار کند دچار ترديد و دودلي نگردد. زاره گفت: امام عليه السلام فرمود: شيطان شرير و ناجنس مي خواهد از او اطاعت شود هنگامي مورد عصيان و نافرماني قرار گرفت ديگر به سراغ شما نخواهد آمد.




برگرفته از کتاب، داستان هاي شگفت انگيز از شيطان و ابليس


انتهاي پيام/ غ

«ازدواج کودک» برگي ديگر ا...
ما را در سایت «ازدواج کودک» برگي ديگر ا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7qalamdoona بازدید : 177 تاريخ : سه شنبه 5 بهمن 1395 ساعت: 0:20